خانه
بایگانی
تماس با من


دوسشون دارم
کلام خدا
دیوان حافظ
دکترشریعتی
صمد بهرنگی


LOGO

حرفهای تنهایی من



حرفهای تنهايی من

هنر و ادبیات
مثنوی های مولوی
موسیقی آذری
شعرای معاصر
استاد فرشچیان


خانه دوست کجاست

خبرچین
درویش
آشفته بازار
کلبه صداقت
دنیای دخترک
لینکستان
سرزمین غم


آخرین نوشته ها




وبلاگها و سایتهای ایرانی

ليست وبلاگهای به روز شده

Goftegoo top 50


تعداد بازدید کننده

پشتیبان شبکه




 


Wednesday, July 21, 2004

1-حدود یک ماهه که این وبلاگ به روز نشده بود(البته غیر از دیشب) خوب یک کم سرم شلوغ بود , کمی هم تنبلی کردم , امروز رفتم دانشکده و آخرین نمراتم گرفتم شکر خدا همه رو قبول شدم حالا فقط مونده دفاع از پایان نامه ام که هنوز تاریخ دفاع رو مشخص نکردم یک کم از کاراش مونده خیلی کم در حد کارای حاشیه ای مثل فهرست بندی و تیتر بعضی مطالب و...این پایان نامه مارو (من ودوستم) کمی اذیت کرد ,آخه هیچ مرجع فارسی نداشت و تنها یک کتاب (تنها یکی در ایرانه اونهم تو کتابخونه شریف بازبان اصلی) تا حالا در باره اش نوشته شده که اصلا به درد ما نخورد تو این مدت کار ما شده بود دانلود مقاله در باره این موضوع و بعد ترجمه ,البته هنوز هم زیاد چیزی نفهمیدیم ,غیر از کلیات ...در ایران هم تنها کسی که درباره این موضوع کار کرده همین استاد راهنمامون بود...که غیر از چند تا مقاله که ائل کار به ما داد هیچ کمکی به ما نکرد.... به قول بچه ها پایان نامه ما تخیلی بود....بی خیال
2-دو هفته پیش شمال بودیم یک هفته ای تو محمودآباد با خانواده و گشت و گذار تو شهرها و جنگلها....نور,نوشهر,رامسر,پارک جنگلی سی سنگان و.....البته مسافرت با خانواده مشکلات و محدودیتهای خاص خودش داره...پسرا بهتر میدونن من چی میگم؟!
3-چند روزیه که سر کار میرم ,خلاصه سرم خیلی شلوغه....خوبه این چند روز تعطیلات بود که سری به این وبلاگ مظلوم بزنم...
4-این روزا خیلی شلوغم داش آکل؟!
5-در اون لحظه تعفن بار اما دوست داشتنی به یاد همه غمها تنهاییها همه عشقها خنده ها به یاد همه اشکها پک آخر محکمتر بزن
6-این داستان مسخره رو هم قبلا نوشته بودم با کمی تغییر میذارمش اینجابه یادگار از من داشته باشید

"جوان سرشو گرفت بالا , یک نفس عمیق کشید یک نگاه به دور و بر انداخت باز هم یک نفس عمیق دیگه یک خنده تلخ باز هم یک نفس عمیق دیگه چشمهارو گذاشت روی هم ,دیگه نمی تونست نفس بکشه همه دنبال پاسخ یک سئوال بودند چرا دیگه نتونست نفس بکشه, هیچ کس نمیخواست بدونه چرا سه نفس عمیق کشید,هیچ کس نفسهای عمیق یک جوان را دوست نداشت,آنها پاسخ سئوال را در سئوال خود پنهان کردند.آنها سیاستمداران قابلی بودند."


Tuesday, July 20, 2004

السلام علیک یا فاطمه زهرا
فدای سینه چاک ماهرویان باد
هزلر جامه تقوی خرقه تزویر

فقیر و خسته به در گاهت آمدم رحمی
که جز ولای تو ام نیست هیچ دستاویز
نمیدانم چه شعری در مدحت بسرایم یا با کدامین زبان در مدحت غزل سرایی کنم
که همیشه هر گاه کسی را دوست داشتم نمی توانستم احساس قلبی ام را بیان کنم پس تر جیح می دهم
سکوت کنم وبه یک جمله تکراری اما پر معنا برای خودم اکتفا میکنم
دوست دارم
شعر بالا از حافظ


#FFFFFF

صفحه اصلي :: آرشيو

This page is powered by Blogger. Isn't yours?